آگاهی از فلسفه برخی عقاید و احکام و آثار حیات بخش آنها، موجب می‌شود آتش اشتیاق به انجام کار خوب و ترک کار زشت، در دل‌ها شعله‏‌ورتر شود و انسان با عزمى راسختر به دنبال انجام برنامه‏‌ها برود.

به بیان دیگر، دانستن فلسفه عقاید و احکام، شوق و علاقه مردم را براى انجام وظائف دینى افزون مى‏‌‌کند و تحمّل ناراحتى و سختی را براى انجام پاره‌‏‌اى از وظایف دشوار و سنگین آسان مى‌‌‏‌سازد.

به همین جهت، گروه آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، به صورت سلسه‌وار، برخی از فلسفه‌‌های عقاید و احکام دینی را تقدیم مخاطبان گرامی می‌‌کند که در اولین یادداشت، خود موضوع «فلسفه عقاید و احکام» تببین می‌‌شود.

تعریف فلسفه عقاید و احکام

مراد از «فلسفه عقاید و اعمال» همان آثار، حکمت‌‌‏ها، مصالح و مفاسدى است که عقاید و احکام بر محور آن دور مى‌‌‏‌زند.

به عبارتى، مراد ما از علل و فلسفه در اینجا همان حکمت‏‌‌هاست و به تعبیر دیگر، مصالح و مفاسدى است که در دستورات شارع مقدّس اسلام به عنوان جلب منفعت و دفع ضرر معرفى شده است. (دائرة المعارف فقه مقارن، ص ۳۸۸)

تفاوت فلسفه حکم با علت و دلیل حکم

نکته‌ مهمی که باید به آن توجه کرد این است که دلیل و علّت حکم را نباید با حکمت و فلسفه آن خلط کرد.

علت، دلیل و حکمت شکسته خواندن نماز در سفر

علت، دلیل و حکمت‌ یک مساله، غالبا با هم متفاوت است. به این مثال توجه کنید: نمازگزار اگر به مسافرت برود باید نمازش را شکسته بخواند.

۱. علّت قصر (شکسته بودن) نماز مسافر، خود سفر است (با شرایط مخصوص که در فقه بیان شده است.)

یعنی سفر موجب می‌‌شود نماز انسان، شکسته شود.

۲. دلیل قصر نماز در سفر، روایات است.

یعنی اگر کسی بپرسد به چه دلیل باید در سفر ـ با شرایط مخصوص ـ نماز، شکسته شود؟ در پاسخ می‌گوییم دلیلش، روایات است.

۳. حکمت و مصلحت آن، مثلًا رفع مشقّت و زحمت سفر است.

یعنی چرا شارع مقدس، این حکم را وضع کرده؟ چه فوائد و ثمرات و مصالحی دارد؟ پاسخش فلسفه حکم و حکمت آن است.

به همین جهت علت، دلیل و حکمت، جای یکدیگر را نمی‌‌گیرند و نباید درباره اینها دچار خلط شویم.

از این رو فقهای بزرگوار گفته‌‌اند:

اگر سفر براى بعضى، هیچ زحمت و مشقّتى نداشته باشد و حتّى با وسائل مخصوص امروزى راحت‌‌‏‌تر از منزل و وطن شخص باشد، باز نماز، قصر(شکسته) است چرا که علّت و دلیل آن به قوت خود باقى است و حکم دائر مدار علّت و دلیل خود است. حکمت‌‌ها و مصالح دنیوی و اخروی‌ یک حکم، بسیار زیاد است و شاید ما تنها به بخشی از آن آگاهی داریم و لذا نمی‌‌‌توانیم از دیگر مصالح و حکمت‌‌های آن حکم، دست برداریم.

از این رو، اگر کسى مسافر نباشد و در وطن خویش به خاطر خستگى ناشى از کار، در زحمت باشد، نمى‏‌‌تواند نماز خود را قصر بخواند. (چون حکمت، جای دلیل و علت را نمی‌‌گیرد)

و شاید خلط کردن علّت و دلیل حکم با فلسفه و حکمت آن و عدم تمییز و تشخیص آنها سبب شده که احکام الهى دست خوش تحریف و تغییر قرار گیرد.